مرحوم شیخ محمد حسین زاهد(رحمه الله) با اینکه زندگی سادهای داشت و شاید به سختی زندگی خود را تامین میکرد ولی از مردم پول قبول نمیکردند، حتی یک زمانی، خیلی نان و آرد کم شده بود به طوری که فقط پولدارها میتوانستند نان تهیه کنند، یک شب درِ منزل ایشان را زدند، مرحوم شیخ محمد حسین زاهد(رحمه الله) شخصا آمدند دیدند یک شخص باربری یک کیسه آرد به دوش گرفته و برای ایشان آورده است. آن شخص گفت: این را یکی از تجار برای شما هدیه فرستاده است لذا خواهشمند است که شما به نانوائی بدهبد تا برای شما نان درست کنند، ایشان فرمودند: من و همسرم دو نفر هستیم، بالاخره یک چیزی گیرمان میآید که بخوریم، این را ببر به محتاجان و فقیران بده.
طبع بلند و عزت نفس مرحوم شیخ محمد حسین زاهد(رحمه الله) به حدی بود که اگر کسی برای ایشان وجوهات میآورد میفرمودند: بدهید به آقای (آیت الله العظمی) شاه آبادی و یا به دیگران، در حالی که میتوانستند مثل روال عادی و با هماهنگی با مراجع تقلید مقداری از این وجوهات را صرف طلاب و مقداری را هم خود به عنوان مدرس یا موارد دیگر استفاده کنند، ولی با درآمد مختصری که داشتند روزگار را میگذراندند.
حضرت آیت الله مجتهدی (رحمه الله) مکرراً برای طلاب میفرمودند که مرحوم شیخ محمد حسین زاهد (رحمه الله) خودشان میفرمودند: روزی ماست خریدم و به خانه رفتم دیدم همسرم اشکنه درست کرده است. به او گفتم یا ماست را الان بخوریم و اشکنه را بگذاریم برای شب و یا اشکنه را الان بخوریم و ماست را برای شب بگذاریم.
همچنین آن مرحوم میفرمودند: در اوایل ازدواج ما، یک زنی گیر ما آمد که این خیر ندیده هرشب به ما میگفت بلند شو و به فکر تهیه شام باش، من به او میگفتم کار دارم من طلبه هستم درس دارم، او هم دید به کار ما نمیخورد لذا طلاق گرفت و رفت، تا اینکه پس از مدتی پیرزنی برای ما جور کردند و خوشبختانه این با ما میسازد و گاهی که آبگوشت درست میکند وقتی که آبش را میخوریم میگوید من سیر شدم من هم میگویم سیر شدم و گوشت را برای یک وعده دیگر میگذاشتیم.
حضرت استاد(رحمه الله) میفرمایند: چون در آن زمان وضع مالی افراد بسیار ضعیف بود لذا این مسئله را نمیتوان بخل دانست چرا که ایشان نمیخواستند از بیت المال استفاده کنند لذا با همان درآمد اندک قناعت کرده و این طور زندگی میکردند. ایشان خیلی زاهدانه میزیستند، یکبار میفرمودند: روزی بر سر سفره نشستم دیدم علاوه بر غذا، چند خیار هم کنار سفره است، به همسرم گفتم هنوز خیار آخوندخور نشده است میخواستی صبر کنی قدری ارزان شود( منظور ایشان این بود که هنوز خیار به اندازه وفور و کافی در دسترس مردم نیست که همه مردم استفاده کنند و نوبت به ما روحانیون برسد.)
حضرت استاد میفرمودند که در آن زمان شخصی به نام شیخ علی منتظری بود، ایشان نقل کردند: روز عیدی بود که صبح زود به مسجد جامع برای درس خدمت مرحوم شیخ محمد حسین زاهد(رحمه الله) رفتیم، ایشان مشغول خواندن دعای صباح آن هم از حفظ بودند و مثل ابر بهاری گریه میکردند که قابل توصیف نبود و هر کس از شاگردان که میآمد و سلام میکرد ایشان ضمن جواب با دست اشاره میکردند که بنشین، تا اینکه دعایشان تمام میشد و شروع به درس میکردند. آن مرحوم اعتنایی به نَفس و خواهشهای آن نمیکرد و من مکرر میدیدم که از ایشان سئوالی میکردند و اگر مختصری تردید داشتند میفرمودند: نمیدانم، باید مراجعه کنم یا اگر کسی از علماء در نزدش حاضر بود در مقابل سئوال کننده از آن عالم میپرسید و از نفس خود اطاعت نمیکرد.
به علت طولانی بودن این قسمت آنرا در چند پُست مینویسیم تا حالت وبلاگی خود را از دست ندهد
زندگینامه حاج شیخ محمد حسین زاهد از زبان آیت الله مجتهدی(قسمت 1)
زندگینامه حاج شیخ محمد حسین زاهد از زبان آیت الله مجتهدی(قسمت 2)
زندگینامه حاج شیخ محمد حسین زاهد از زبان آیت الله مجتهدی(قسمت4)
مرحوم شیخ محمد حسین زاهد(رحمه الله) ، زاهدی واقعی و عالمی متواضع و مردی الهی بودند و زندگی ایشان خیلی ساده و بدون تکلف و تکبر بود، مردم و طلاب چون میدیدند که مرحوم زاهد علم و عملش یکی است لذا با شوق و اشتیاق خاصی اطراف ایشان جمع میشدند و آن مرحوم به تربیت علمی و عملی آنها میپرداخت. بعضی از علما بودند که فقط تربیت عملی مینمودند و این مثل این است که دیوار کاه گلی را رنگ روغن بزنید، اینفایده ندارد چون بعد از مدتی رنگها جدا شده و میریزد ولی اگر انسان، اول دیوار را روی اصول صحیح خود بنایی کند و بعد سفیدکاری نماید و بعد از آن رنگ روغن بزند، این بیشتر مورد توجه قرار میگیرد.
ایشان با تربیت علمی و عملی خود شاگردان را میساختند ، ایشان یک منزل اجارهای اطراف مسجد امین الدوله بازار تهران داشتند، چون چشم ایشان ضعیف بود صبح تا در منزل میآمدند و میایستادند و یکی از شاگردان میرفت و دست ایشان را میگرفت و برای درس به مسجد جامع میآورد.
آیت الله مجتهدی(رحمه الله) میفرمایند: مرحوم حاج شیخ محمد حسین زاهد (رحمه الله) صبح تا ظهر در بالاخانه مسجد جامع تهران بودند و مردم و بازاریها خدمت ایشان میرسیدند و با کمال حوصله و دقت فراوان، بچهها و جوانان را جمع میکردند و به آنها کتابهای صرف و نحو آموزش میداد از قبیل نصاب الصبیان، جامع المقدمات ، سیوطی، مغنی ، قرآن و مسائل احکام و اخلاق میفرمودند و از کلمات ایشان است به طلبههایی که جوان بودند میفرمودند: « داداش جون اگر از کوچهای میروی که دخترها زیاد هستند، راهت را کج کن و از کوچه دیگری برو تا نگاهت به نامحرم نیفتد» و حتی بازاریها را هم موعظه میکردند و اغلب اوقات که صبحها بازاریها خدمت ایشان میرسیدند، موقع رفتن یک یک آنها را مطابق شخصیت خودش موعظه میفرمودند، مثلا روزی به شخصی فرمودند: « داداش جون شنیدهام پسرت را در مغازه فلان آقا گذاشتهای که شاگردی کند، بچههای آن آقا خوب نیستند، میترسم در فرزندت اثر بد بگذارند و اخلاق و رفتار پسرت را خراب کنند لذا پسرت را هرچه زودتر از آنجا خارج کن.»
یک بار طلبهای حدود سه ماه سر کلاس درس نیامد به ایشان خبر دادند آن طلبه امشب آمده و قیافه ظاهری او کمی تغییر کرده است چون آن طلبه رسیدف ایشان بعد از احوالپرسی و با زبانی نرم و نصایحی پدرانه، او را امر به معروف و نهی از منکر کردند. گاهی هم که طلبهها یا دیگران میآمدند پس از اطلاع از سر و وضع آنها و اگر مثلا پیراهنشان را داخل شلوار قرار داده بودند، میفرمودند: « داداش جون پیراهنت را از داخل شلوار بیرون بیاور ، روی شلوار بینداز.»
مرحوم شیخ محمد حسین زاهد (رحمه الله) مقید به موعظه و منبر بودند لذا منبر ایشان ترک نمیشد و همواره مردم را تربیت کرده و میساختند و در راستای تعلیم و تربیت، صبحهای جمعه نفری یک تومان از طلاب جمع میکردند و طلبهها را پیاده به شهرری میبردند و همان جا ناهار درست میکردند و صبح تا شب برنامه و کلاس و صحبت و اقامه نماز بود و همه را زیر نظر داشتند و آنها را میساختند و غروب همه پیاده برمیگشتند.
ایشان تمام ماه رمضان را در مسجد امین الدوله احیاء میگرفتند که یک شب هم شخصی خواب دیده بود که کسانی که در احیاء شرکت کردهاند موقع خروج از مسجد به هر کدامشان ورقی میدهند که روی آن نوشته است: هذه بَرائَةُ مِنَ النّار « این ورقه برائت و دوری از جهنم است»
حضرت آیت الله مجتهدی (رحمه الله) میفرمایند: برنامه شبهای ایشان این بود که اول شب مقداری قرآن خوانده میشد، بعد من منبر میرفتم، سپس چای میدادند بعد شخصی از ذاکرین با اخلاص امام حسین(علیه السلام) بود به نام سید علی میرهادی دعا میخواند، شبهای جمعه دعای کمیل و شبهای شنبه دعای ابوحمزه و شبهای دیگر دعای افتتاح. مرحوم شیخ محمد حسین زاهد منبر میرفتند و میفرمودند: « خدایا دست ما عقب افتادهها را هم بگیر» و با همین یک کلمه مجلس را منقلب میکردند.
به علت طولانی بودن این قسمت آنرا در چند پُست مینویسیم تا حالت وبلاگی خود را از دست ندهد
زندگینامه حاج شیخ محمد حسین زاهد از زبان آیت الله مجتهدی(قسمت 1)
زندگینامه حاج شیخ محمد حسین زاهد از زبان آیت الله مجتهدی(قسمت3)
زندگینامه حاج شیخ محمد حسین زاهد از زبان آیت الله مجتهدی(قسمت4)
از آنجا که مرحوم حاج شیخ محمد حسین زاهد(رحمه الله) قبل از استاد مجتهدی(رحمه الله) ، طلاب و حوزه علمیه را اداره میکردند و پس از رحلت و بنا به وصیت آن مرحوم، حوزه علمیه و طلاب تحت سرپرستی و مدیریت حضرت استاد قرار گرفتند، لذا به عنوان تقدیر و تشکر از زحمات طاقت فرسای آن مرحوم، مختصری از زندگینامه ایشان از زبان استاد آورده میشود، باشد که زهد و ساده زیستی و پشتکار آن مرحوم در تعلیم و تعلم و تربیت نسل جوان سرمشق دیگران قرار گیرد و بدینوسیله ان شاءالله از دعای خیر آن مرحوم بی نصیب نمانیم.
مرحوم شیخ محمد حسین زاهد (رحمه الله) فرزند مرحوم میرزا علی اصغر در تهران و به سال 1305 هـ ق متولد شدند، مرحوم پدرشان میرزا علیاصغر هر چه فرزند برای او متولد میشد فوت میکردند لذا آن مرحوم به محضر مقدس امام زمان( عجل الله تعالی فرجه الشریف) متوسل میشوند و تقاضای اولاد صالح میکنند و خداوند به ایشان شیخ محمد حسین را عطا میکند، ایشان از علمای عامل و ربانی و زاهد تهران بودند. قبل از دوران طلبگی و در سنین جوانی به شغل نفت فروشی اشتغال داشتند و در همان زمان هر شب خمس اموال خود را میپرداختند و در اواخر عمر هم هنوز بعضی به ایشان شیخ حسین نفتی میگفتند. بعد از مدتی ایشان به طلبگی روی آوردند، خودشان میفرمودند: من تا مُغنی بیشتر نخواندهام ولی همین قدر را که خواندهام خوب خواندهام و تا مُغنی هم بیشتر درس نمیدادند و کسانی که کتابهای بالاتر را میخواستند بخوانند به جاهای دیگر میفرستادند.
از اساتید ایشان میتوان آیات و حجج اسلام 1- مرحوم سید علی مفسر صاحب تفسیر مُقتَنَیات الدُّرَر 2- مرحوم شیخ آقا بزرگ هفتنی که در علم و دانش چنان با اهمیت بودند که بعضی از کسانی که با آن مرحوم همدرس بودند میگفتند که اگر ایشان در نجف بودند یکی از مراجع تقلید بودند با این وجود در تهران مشغول به تدریس و تربیت طلاب بودند و شبها در مسجد جامع تهران نماز میخواندند و از زهاد معروف زمان خود بودند 3- مرحوم شیخ عیسی چالمیدانی که در مسجد حاج ملا محمد جعفر(جوزه علمیه آیت الله مجتهدی کنونی) نماز میخواندند 4- مرحوم شیخ علی رشتی که در مدرسه محمدی مقابل مسجد جامع تهران مدرس بودند و آن مرحوم دوره سال روزه بودند و در زهد و عبادت و بندگی زبان زد خاص و عام بودند.
به علت طولانی بودن این قسمت آنرا در چند پُست مینویسیم تا حالت وبلاگی خود را از دست ندهد
زندگینامه حاج شیخ محمد حسین زاهد از زبان آیت الله مجتهدی(قسمت 2)
زندگینامه حاج شیخ محمد حسین زاهد از زبان آیت الله مجتهدی(قسمت3)
زندگینامه حاج شیخ محمد حسین زاهد از زبان آیت الله مجتهدی(قسمت4)
مرحوم حضرت آیت الله حاج شیخ عباسعلی شاهرودی از علماء اعلام و آیات عظام و مدرسین بزرگوار حوزه علمیه قم بودند که در تواضع و زهد و مناعت طبع و محاسن اخلاق و ملکات فاضله کم نظیر بودند و با این صفات حمیده، خصوصا متانت افعال و تعفّف مشهور دانشمندان و معروف بین مردم قم بودند.
حضرت آیت الله شاهرودی در سال 1320 قمری در شاهرود متولد شد و مقدمات و ادبیات را در آنجا خواند و آنگاه به مشهد مشرف شدند و سطوح عالی را از مدرسین آنجا فراگرفته و در سال 1341 قمری به قم مهاجرت و در درس خارج آیت الله حائری شرکت کردند و در همان زمان به تدریس سطوح عالی پرداخته و در مسجد حاج محمد جعفر واقع در بازار قم اقامه جماعت نموده و در سال 1383 در 23 ماه مبارک رمضان در سن 63 سالگی رحلت کردند.
آن مرحوم در مجاورت روضه حضرت فاطمه معصومه(علیها السلام) در قبرستان شیخان و در مقبره خصوصی مدفون شدهاند و تالیفات آن مرحوم به قرار ذیل است:
1) حاشیه بر کفایه که در نجف طبع شده است
2) حاشیه بر وسیله حضرت آیت الله العظمی اصفهانی
3) برهان الشیعه در اثبات رجعت
4) تقریرات اصول یشان
5) بحث اجتهاد و تقلید
مرحوم آیت الله حاج سید محمد صادق شریعتمداری فرزند سید حسن که در سال 1325 قمری در تبریز متولد شد و در کودکی وی ، مرحوم والدش حجت الاسلام و المسلمین حاج سید حسن شریعتمداری در سال 1332 قمری وفات نمود(یعنی در سن 7 سالگی ایشان) و ایشان در سرپرستی والده فاضله عفیفهاش پرورش یافته و مقدمات و ادبیات و سطوح را در تبریز خوانده و آنگاه به قم مهاجرت نمود.
ایشان مقداری از محضر آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی(رحمة الله علیه) و پس از وی از محضر آیات عظام حجت و سید محمد تقی خوانساری استفاده نموده و مشرف به نجف اشرف شده و از محضر مرحوم آیت الله العظمی اصفهانی و آیات دیگر آنجا بهرهمند گردید.
پس از مدتی به دلیل عدم مساعدت هوای نجف مجبور به مراجعت و در قم به تدریس فقه و اصول نهایی پرداخت.ایشان چند سالی بعد از ورود آیت الله العظمی بروجردی در جلسات فقه و اصول آن جناب شرکت مینمود تا سال 1372 هـ ق که به تهران منتقل و به خدمات دینی پرداخته و چندی هم در مشهد مقدس تدریس خارج فقه و اصول مینمود و بعد از مدتی اقامت در مشهد باز به دلیل ناسازگاری آب و هوای مشهد به تهران بازگشت و در خیابان وحدت اسلامی سکونت و در مسجد (سادات هندی) واقع در خیابان مولوی به اقامه نماز جماعت و خدمات دینی و معنوی اشتغال داشت.
حضرت آیت الله سید محمد صادق شریعتمداری دارای اجازات اجتهاد مطلق و صریح که اساتیدشان مانند آیات عظام و مراجع تقلید آیت الله سید محمد حجت و آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی و سایر اساتید که تصریح به اجتهاد ایشان نمودهاند بوده و از آثار ایشان میتوان حواشی بر جواهر و قسمتی از کفایه را نام برد.
اساتید حضرت آیت الله مجتهدی تهرانی
دروس ادبیات عرب: در تهران و نزد مرحوم آیت الله حاج شیخ علی اکبر برهان
کتاب مطول: نزد مرحوم آیت الله محمد جواد خندق آبادی و مرحوم آیت الله سید مرتضی علوی فریدونی
منظومه حاج ملا هادی سبزواری: نزد مرحوم آیت الله علامه طباطبایی
کتاب لمعتین: نزد حضرات آیات و حجج اسلام شهید صدوقی، مرحوم محمد جواد خندق آبادی و مرحوم شیخ عبدالرزاق اصفهانی
رسائل: نزد مرحوم آیت الله شیخ محمد جواد خندق آبادی
مکاسب: نزد مرحوم آیت الله سید محمد صادق طباطبایی
کفایه جلد اول: نزد مرحوم حضرت آیت الله العظمی سید شهاب الدین مرعشی نجفی
کفایه جلد دوم: نزد مرحوم آیت الله سید صادق شریعتمداری
درس خارج به مدت یک سال: نزد مرحوم آیت الله العظمی حاج آقا حسین بروجردی
درس خارج به مدت یک سال: نزد مرحوم آیت الله العظمی سید محمدرضا گلپایگانی
درس خارج به مدت یک سال: نزد مرحوم آیت الله حاج شیخ عباسعلی شاهرودی
درس خارج به مدت دو سال: نزد مرحوم آیت الله العظمی شیخ محمدرضا تنکابنی
درس خارج به مدت شش سال: نزد مرحوم آیت الله العظمی سید احمد خوانساری
درس اخلاق: نزد مرحوم حضرت آیت الله العظمی امام خمینی در مدرسه فیضیه قم عصرهای جمعه و همچنین نزد عالم ربانی و معلم اخلاق حضرت حجت الاسلام و المسلمین مرحوم حاج سید حسین فاطمی قمی
رحمة الله علیهم اجمعین
مرحوم آیت الله سید محمد حسین طباطبایی معروف به علامه طباطبایی در سال 1281 در تبریز متولد شد. در پنج سالگی مادر و در نه سالگی پدر خود را از دست داد. وصی پدر او و تنها برادرش علامه الهی را برای تحصیل به مکتب فرستاد. تحصیلات ابتدایی شامل قرآن و کتب ادبیات فارسی را از 1290 تا 1296 فراگرفت و سپس از سال 1297 تا 1304 به تحصیل علوم دینی پرداخت و به تعبیر خود «دروس متن در غیر فلسفه و عرفان» را به پایان رساند. علامه طباطبایی بعد از مدتی اقامت در تبریز تصمیم میگیرد تا به قم عزیمت نماید و بالاخره این تصمیم خود را در سال 1325هـ.ش عملی میکند.
وی عرفان را در محضرعلامه قاضی که مهمترین استاد علامه و موثرترین شخص در تربیت روحی علامه بود آموخت و فلسفه را نزد آیت الله سید حسین بادکوبی ، و ریاضیات را آیت الله سید ابوالقاسم خوانساری و خارج فقه و اصول: آیت الله محمد حسین اصفهانی و آیت الله میرزا حسین نائینی و رجال را نزد آیت الله حجت کوه کمری تلمذ نموده است.
علامه طباطبایی دو اثر شاخص دارد، که بیشتر از سایر آثار مورد توجه قرار گرفتهاست. نخست تفسیر المیزان است، که در 20 جلد و طی 20 سال به زبان عربی تالیف شدهاست و اثر مهم دیگر اصول فلسفه و روش رئالیسم است. این کتاب شامل 14 مقاله فلسفی است، که طی دهههای 20 و 30شمسی تالیف شده است.
فهرست آثار:
آثار عربی
1. رسائل سبعه شامل: (البرهان، المغالطه، الترکیب، التحلیل، الاعتباریات، المنامات و النبوات، القوه و الفعل)
2. سنن النبی
3. رسائل التوحیدیه. شامل:(التوحید، الاسماء، الافعال، الوسائط، الانسان قبل الدنیا، الانسان فی الدنیا، الانسان بعد الدنیا)
4. حاشیه الکفایه
5. تعلیقه علی بحارالانوار
6. تعلیقه علی الاصول من الکافی
7. تعلیقه واحده علی مرآه العقول
8. تعلیقه علی الاسفار الاربعه
9. علی و الفلسفه الالهیه
10. رساله فی التوحید
11. رساله فی العلم
12. بدایه الحکمه
13. المیزان فی تفسیر القرآن
14. نهایه الحکمه
15. رساله الولایه
16. رساله فی علم النبی _ صلی الله علیه وآله _ و الامام _ علیه السلام _ بالغیب
17. مقدمه یا تقریظ بر:
1. المراقبات از میرزا جواد ملکی تبریزی
2. وسائل الشیعه از حر عاملی
3. نورالثقلین حویزی
4. تفسسیر عیاشی
5. مفاهیم القرآن از جعفر سبحانی
6. التقریظ علی الفرقان فی تفسیرالقرآن از محمدصادقی.
آثار فارسی
1. اصول فلسفه و روش رئالیسم. ???? ش.
2. تذئیلات و محاکمات بر سه مکتوب اول سیداحمد کربلایی و شیخ محمد حسین غروی اصفهانی در مورد بیتی از شیخ عطار.(ادامه کار تا نامه هفتم توسط علامه سید محمد حسین حسینی طهرانی انجام گردیدهاست.)
3. شیعه: مجموعه مذاکرات با پروفسور هانری کربن فرانسوی.
4. شیعه در اسلام
5. قرآن در اسلام
6. آموزش دین برای کودکان
7. بررسیهای اسلامی جلد اول
8. اسلام انسان معاصر (جلد دوم بررسیهای اسلامی).
9. بررسیهای اسلامی. جلد سوم
10. اشعار
11. مقدمه و تقریظ بر:(1. روش اندیشه از شهید محمد مفتح 2. عشق و رستگاری از احمد زمردیان 3. داستان زندهها از عبدالکریم اقدمی 4. بشارات عهدین 5. کتاب در مورد حج)
12. چند یادداشت مختصر: (1. دولت پوشالی و دست نشاندهای به نام اسرائیل2. گفت وگویی با استاد درباره شهید مطهری 3. دو اظهار نظر مختصر درباره بعضی آثار مرحوم دکتر علی شریعتی4. توضیحی درباره اظهار نظر در پاسخ یک نامه. )
13. رسالهای در مبدأ و معاد
14. رسالهای در نبوت
15. رسالهای در عشق
16. رسالهای در مشتقات
17. حاشیه بر مکاسب شیخ انصاری
18. سلسله انساب طباطبائیان در آذربایجان
19. منظومهای در خط نستعلیق.
20. روابط اجتماعی در اسلام(ترجمه مباحثی اجتماعی از تفسیر المیزان که در ارتباط با آیه آخر سوره آل عمران بیان شدهاست.
ایشان در روز سوم ماه شعبان 1401 هـ.ق به محضر ثامن الحجج علیه السلام مشرف شدند و 22 روز در آنجا اقامت نمودند، و بعد به جهت مناسب نبودن حالشان او را به تهران آورده و بستری کردند، ولی دیگر شدت کسالت طوری بود، که درمان بیمارستانی نیز نتیجه ای نداشت.
تا بالاخره به شهر مقدس قم که، محل سکونت ایشان بود، برگشتند و در منزلشان بستری شدند، و غیر از خواص، از شاگردان کسی را به ملاقات نپذیرفتند، حال ایشان روز به روز سخت تر می شد، تا اینکه ایشان را در قم، به بیمارستان انتقال دادند.
قریب یک هفته در بیمارستان بستری می شوند، و دو روز آخر کاملاً بیهوش بودند، تا در صبح یکشنبه 18 ماه محرم الحرام، 1402 هـ.ق سه ساعت به ظهر مانده به سرای ابدی انتقال و لباس کهنه تن را خلع و به حیات جاودانی مخلع می گردند، و برای اطلاع و شرکت بزرگان، از سایر شهرستانها، مراسم تدفین به روز بعد موکول می شود، و جنازه ایشان را در 19 محرم الحرام دو ساعت به ظهر مانده از مسجد حضرت امام حسن مجنبی علیه السلام تا صحن مطهر حضرت معصومه علیها السلام تشییع می کنند، و آیت الله حاج سید محمد رضا گلپایگانی(ره) بر ایشان نماز می گذارند و در بالا سر قبر حضرت معصومه علیها السلام دفن می کنند.
مرحوم آیت الله سید شهاب الدین مرعشی نجفی در صبح روز پنجشنبه بیستم ماه صفر 1318 هـ ق در نجف اشرف متولد گردید، آن جناب مقدمات را از مرحوم شیخ زاهد عابد، شیخ مرتضی طالقانی و والد معظم خود(آبت الله سید محمود مرعشی ) و از استاد عماد سید محمدرضا صائغ بحرانی و دیگر اساتید فن تلمذ نموده و در فقه و اصول استدلالی ، اساتیدی از جمله آیت الله آقا ضیاءالدین عراقی و آیت الله شیخ مهدی نوائی مازندرانی و شیخ مهدی خالصی و سیخ محمد جواد بلاغی و عرفان و علوم عقلیه و ریاضیات و بعضی فنون دیگر را از افاضل تهران مانند ایت الله آقا حسین نجم آبادی و آیت الله شیخ عبدالنبی نوری و دیگران استفاده نمود.
از آثار ایشان است:
1) تعلیقات بر احقاق الحقِ قاضی نور الله شهید در 26 مجلد
2) غایة القصوی، حاشیه بر عروة الوثقی
3) حاشیه بر فصول المهمة شیخ حر عاملی
4) کتاب الهدایة، حاشیه بر کفایه
5) جذب القلوب الی دیار المحبوب در سوانح و وقایع ایام عمر
6) مسارح الافکار حاشیه بر تقریرات اصول شیخ انصاری
7) مشجرات آل الرسول در انساب
8) مزارات علویین در ایران و خارج ایران
9) کتاب مسلسلات در مشایخ اجازات
10) العزیه، رساله در زندگانی امامزاده یحیی مدفون در تهران
حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ عبدالرزاق اصفهانی فرزند علیرضا، عالمی فاضل و واعظی کبیر بوده است، جد ایشان از اهل قزوین بوده و پدرش مقیم اصفهان گردیده و وی در آغاز سال 1291 قمری متولد شده و والدش در حدود سال 1300 هـ ق مهاجرت به کربلا نموده و او در خدمت آن مرحوم در کربلا به مقدمات علوم پرداخت و در سال 1313 هـ ق مادر علویهاش وی را به همدان آورده و در آنجا به تکمیل درس و وعظ و خطابه و تألیف اشتغال یافت تا بعد از سال 1381 هـ ق (و در سنین 90 سالگی) به رحمت حق پیوسته است، تألیفات آن مرحوم به قرار ذیل است:
1) ذریعة المعاد فی شرح نجاة العباد در طهارت
2) السیف القاطع فی ابطال الرکن الرابع در رد شیخیه
3) هدایة الطالبین در اصول الدین
4) الخلافیه
5) السئوال و الجواب الدینی در رد شیخیه
6) الهدایه در رد صوفیه
7) المقالة الاسلامیه در رد نصاری
8) الجواب عن السئوال زید و زینب
9) مختصر المقالة الجوابیه
10) بدایة المنطقیه
11) الوجیزة الرجالیه
12) الکشکول
13) مناظرات و مقالات
14) المواعظ المنبریه
15) رسالة جواز نقل الموتی
16) رسالة فروع الدین
17) الفیصل
18) الغدیریه
19) رسالة اصول الدین
20) الاسلام و الخلافة
مرحوم آیت الله محمد جواد خندق آبادی فرزند شیخ محمد در سوم شعبان سال 1336 متولد شده و پس از خواندن مقدمات، سطوح را در تهران از مرحوم آقا سید مهدی کشفی و مرحوم آقا میرزا ابوالحسن شعرانی و مرحوم حاج شیخ محمد علی لواسانی و مرحوم آقا میرزا جعفر لنکرانی خوانده و پس از آن با وجود داشتن مسجد و محراب و منبر و امامت جماعت مسجد مرحوم والد خود، برای ادامه و تکمیل مبانی علمیه و تصفیه و تهذیب کامل خویش به قم مهاجرت کرده و دروس خارج فقه و اصول را نزد آیات عظام امام خمینی، گلپایگانی و آیت الله بروجردی و آیت الله عراقی و همچنین معقول خود را نزد امام خمینی (رحمة الله علیهم اجمعین) میخواند و در همان زمان به تدریس سطوح عالیه و نهایی و معقول میپرداختند و از آثار ایشان تقریرات دروس خارج از اساتید مذکور میباشد. أفاض الله علینا مِن برکات تربته